בلـ ـم میخواב باروטּ بباره ... برم زیر باروטּ بـבوטּ چتـ ـر ... تنـ ـها ...
زیر باروטּ گریه کنم ... بغضـ ـامو بشڪنم ... בاב بزنـ ـم خوבمو خالـ ـے کنم ...
خیس آب بشم ... خیـ ـس خیـ ـس ، آسموטּ رو نگـ ـاه کنم تا یڪـ ـم آروم شم
شونه ی کی ، مرهمه هق هقته ؟
ستاره یه شبه کی شدی ؟
کی نوازشت میکنه ؟ کی دست میکشه رو موهات ؟
بهونه ی کی رو میگیری وقتی دلت گریه میخواد ؟
شبایه یلداتو با کی میگذرونی ؟
کی دم به دقیقه بهت میگه " عشقم " ؟
با کی احساسه آرامش میکنی ؟
وقتی داری ستاره هایه آسمونو میشمری ، دستتو حلقه میکنی دوره کمره کی ؟
تو چشمایه کی زُل میزنی و آخرسر خوابت میبره ؟
" سپیده " ؟؟!
خیلی دوست داره ؟
هر روزت با " سپیده ی زندگیت " ، به منزله یه ، روزه عشقه ؟
برات از بارون و عاشقی ، قصه میسازه ؟
چشم ازت بر نمیداره ؟
تمومه لحظاتت پر شده از حسه نابه " سپیده " ؟
باشه ... اشکالی نداره ... میدونم که نمیفهمی حسمو پس سکوت میکنم ولی
آرزو میکنم هرروز و هر لحظه ی زندگیت ، روزه عشق باشه .
|